خاطره ی زایمانم..زمینی شدن فرشته ی کوچولوی ما
سلام عشق مامان...وای میدونم از دستم ناراحتی..خیلی وقته نیومدم باهات حرف بزنم و برات بنویسم...باااور کن سرم حسابی شلوغ بود... اصلا امروز اومدم که تمام ماجرا رو برات تعریف کنم..به هرحال ببخشید پسرکم.. قضیه از جایی شروع شد که مامان خانومت تو هفته ی سی و هفت بارداری رفت سونوگرافی برای تعیین وضعیت قرار گیری پسر طلا..یعنی در واقع تو تاریخ بیست و یک تیرماه برابر با چهاردهم ماه مبارک رمضون.. خیلی خوش گذشت مامانی..من عاشق سونوگرافی بودم چون میتونستم پسرنازمو ببینم و دلم یه کم آروم بشه..دکتر سونو گفت همه چی نرماله و سرجنین چرخیده و تو لگنه..مایع جنین در حد طبیعیه و از همه مهم تر ضربان قلبش در دقیقه هستش..درقمن وقتی وزن شما رو از آ...
نویسنده :
مامان گل پسر
11:40